این که من هستم و تو نیستی و من خود خودم هستم
اینکه ای کاش بودی و ای کاش هایم زیاد شده اند ؛ چه اهمیتی دارد؟
من با یاد چای دبش و گرم شدنمان زیر کرسی خانه تنهایی هایم دلخوشم
و تو که نیستی.و تو که حتی یادت هم کم رنگ تر از سابق شده تا فراموشت کنم
تا روزی برسد که روزگار من را نیز فراموش کند.تا در قاب ته اتاقم در عکسی قدیمی
هر دو برای همیشه فراموش شویم و از این فراموشی دلشاد باشیم. پاییزت مبارک
تنهایی...
برچسب : نویسنده : 1maziar20115 بازدید : 80